بارداری4

ساخت وبلاگ
مشکل فقط این نیست اخه که من مجبورم تو یه اتاق کوچیک بمونم و نور خورشید نیاد تو اتاق و کاری هم نداسته باشم غیر ازواینترنت یا گاهی خوندن کتاب یا زببان. موضوع اینه حتی وقتی بخوام با احسان یا مامان حرف بزنم باید وقت بگیرم ازشون. هر دو چند ساعتی که خونه ما هستن اینقدر کار دارن که هول هولی انجام بدن که نمیتچنن بیان پیش من حرف بزنیم. هر کاری داشته باشم مثلا تصمیم برای خرید یه لباس باید صد دفعه بلند صداشون کنم که بیان دو دیقه وایسن عجله ای گوش کنن و بدون برن. حتی احسان که بهش میگم چرا عین بند تومون درمیری میدوه میره تو حال تو موبایلش میگرده یا پا تلویزیون.

هیییی! چی بگم مادر, کاش نتیجش یه بچه گل سالم و عزیز و خوش اخلاق و باهوش باشه. انشالله. اگر اینطور بشه همه سختیها از ذهن آدم میره

عروس...
ما را در سایت عروس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shiivaaa بازدید : 70 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 3:36