اندکی قبل از دفاع

ساخت وبلاگ
و همیشه کسی از باغ آمد ، و مرا نوبر وحشت هدیه کرد.
و همیشه خوشه چینی از راهم گذشت ، و کنار من خوشه راز از دستش لغزید.
و همیشه من ماندم و تاریک بزرگ ، من ماندم و همهمه آفتاب.
و از سفر آفتاب، سرشار از تاریکی نور آمده ام:
سایه تر شده ام
وسایه وار بر لب روشنی ایستاده ام.
شب می شکافد ، لبخند می شکفد، زمین بیدار می شود.
صبح از سفال آسمان می تراود.
و شاخه شبانه اندیشه من بر پرتگاه زمان خم می شود.

سهراب سپهرى
آواى گياه

 

عروس...
ما را در سایت عروس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shiivaaa بازدید : 41 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 9:43